بخش اوّل: حقوق و وظایف زن در اسلام | ۴
وجوب حجاب از احکام قطعی اسلام است که همهی فقها بر آن اتفاق دارند.
بانوان وظیفه دارند بدن خود را از مردان بیگانه بپوشند، با چادر، عبا، پیراهن بلند، مانتو، پالتو، روپوش، یا مقنعه، روسری و هر وسیلهی دیگری که مجموع بدن را بپوشاند و دلیلی بر وجوب استفاده از نوعی پوشش خاص نداریم.
در اصلِ وجوب حجاب اختلافی نیست، اما در پوشیدن صورت و دو دست تا مچ در بین فقها اختلاف است. تعدادی از فقها پوشیدن آنها را نیز واجب دانسته یا حکم به احتیاط کردهاند، ولی اکثر فقها پوشیدن آنها را واجب نمیدانند و برای اثبات عدم وجوب به چند دلیل استناد نمودهاند:
احادیثی که به طور مستقیم و صریح، وجوب ستر وجه و کفین را نفی میکند:
ـ مسعدة بن زیاد میگوید: از امام جعفر صادق(ع) شنیدم که در پاسخ سؤال از زینتهای ظاهر زن فرمود: مقصود صورت و دو دست است.[1]
حضرت صادق(ع) در پاسخ اینکه مرد در صورتی که محرم نباشد به چه عضوی از زن میتواند نگاهکند، فرمود: صورت و دو دست و دو پا.[2]
ـ علی بن جعفر میگوید: از برادرم موسی بن جعفر(ع) سؤال کردم: مرد به چه عضوی از زن نامحرم میتواند بنگرد؟ فرمود: صورت و دست و جای دستبند.[3]
ـ علی بن سوید میگوید: به حضرت موسی بن جعفر(ع) عرض کردم:
من به نگریستن زن زیبایی گرفتار شدهام و دوست دارم همیشه به او بنگرم، چه کنم؟ فرمود: در صورتی که قصد خیانت نداشته باشی مانعی ندارد، ولی مواظب باش به زنا نیفتی که برکت را از بین میبرد و دین را به هلاکت میرساند.[4]
ـ مفضّل میگوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: فدایت شوم، چه میفرمایید دربارهی زنی که با جمعی از مردان نامحرم به سفر رفته و زنی هم همراه آنان نیست و در آن سفر فوت میکند؟ آنگاه چه باید کرد؟ فرمود:
مواضع تیمّم را غسل میدهند، ولی دست نمیمالند و آنچه را که خدا به پوشیدن آن دستور داده کشف نمیکنند. مفضّل عرض کرد: پس با بدن او چه کنند؟ فرمود: اول، کف دست او، سپس صورتش را و بعد از آن روی دستها را غسل میدهند.[5]
احادیثی که به وجه و کفین تصریح ندارد، اما به طور غیرمستقیم دلالت دارند که پوشیدن صورت و دو دست واجب نیست:
ـ محمد بن ابی نصر میگوید: از امام رضا(ع) سؤال کردم که آیا مرد میتواند به موی خواهر زنش نگاه کند؟ فرمود: نه. مگر اینکه خواهر زنش پیر و فرتوت باشد. سپس عرض کردم: خواهرزن و زنان بیگانه مساوی هستند؟ فرمود: بله. عرض کردم: پس به کجای بدن زنان پیر میتوان نگریست؟ فرمود: به مو و ذراع آنان.[6]
از اینکه راوی از جواز نظر به موی خواهرزن سؤال میکند، ولی در مورد صورتش سؤالی ندارد، معلوم میشود که جواز نگاه به صورت را امری مسلّم میدانسته وگرنه اولویت داشت از آن نیز سؤال کند. همچنین از اینکه امام در پاسخ به سؤال راوی از مقدار جواز نگاه به زنان فرتوت فرمود: «شعرها و ذراعها» و صورت آنها را اضافه نکرد، آشکار میشود که جواز نظر به صورت را امری روشن میدانسته که نیازی به ذکر ندارد والّا باید آنرا هم اضافه میکرد.
ـ امام رضا(ع) فرمود: پسر را در هفت سالگی به نماز خواندن وامیدارند ولی زن وقتی موهایش را از او میپوشاند که او محتلم شود.[7]
ـ عبدالرحمان میگوید: از حضرت موسی بن جعفر(ع) دربارهی دختری که به حد بلوغ نرسیده سؤال کردم: چه زمانی باید سر خود را از نامحرم بپوشد و چه موقعی برای نماز با مقنعه سر خود را بپوشد؟ فرمود: وقتی سرش را بپوشد که با دیدن خون حیض، نماز بر او حرام میشود.[8]
در این دو حدیث، وجوب پوشیدن مو و سر را بر دختر از آثار بلوغ دانسته، ولی از وجوب پوشیدن صورت سخنی به میان نیامده است، در صورتی که اگر واجب بود اولویت داشت آنرا نیز بیان کند. از اینجا معلوم میشود، پوشیدن صورت بر زنان واجب نیست.
چنانکه اشاره شد، از جمله: «لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلّا ما ظَهَرَ مِنْها» میتوان استنباط کرد که پوشیدن صورت و دستها واجب نیست، زیرا در احادیث اهل بیت سرمه کشیدن و انگشتری به دست کردن از مصداقهای «إِلّا ما ظَهَرَ مِنْها» معرفی شده که وجوب پوشش ندارند. بنابراین، باید پوشش صورت و دست، که محل این دو زینتاند، نیز واجب نباشد.
همچنین جملهی: «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ» که در همین آیه ذکر شده، بیدلالت به عدم وجوب پوشش صورت نیست، زیرا به بانوان توصیه شده برای تحصیل حجاب کامل خمار و مقنعه خود را بر گریبان بیندازند تا اطراف گردن و سینهی آنان را بپوشاند، اما دربارهی پوشیدن صورت دستوری نمیدهد، و این بیانگر عدم وجوب است. علاوه بر اینکه در حدیث مسعدة بن صدقه که در همین بحث بدان اشاره شد، خود صورت و دو دست از مصادیق «إِلّا ما ظَهَرَ مِنْها» به شمار رفته است.
از برخی احادیث و شواهد تاریخی استفاده میشود که رسم زنان در زمان رسول خدا(ص) این نبوده که صورت خود را بپوشند، بلکه با صورت باز در مجامع و کوچه و بازار ظاهر میشدند. چشم مردان به صورت آنان میافتاد و با یکدیگر صحبت میکردند، معاشرت و معامله داشتند، از پیامبر حدیث میشنیدند و برای مردان نقل میکردند. در بین راویان حدیث صدها زن وجود دارد، حتی همسران و دختران پیامبر نیز از این عمل مستثنا نبودهاند. از عایشه، حفصه، ام سلمه و فاطمه صدها حدیث نقل شده و لازمهاش دیدن صورت بانوان و شنیدن صدای آنان است، ولی رسولخدا(ص) نه زنان را به پوشیدن صورت امر کرد، نه مردان را از نگریستن به صورت زنان و شنیدن صدای آنان نهی فرمود، مگر اینکه به قصد لذتجویی و چشمچرانی باشد.
جابر بن عبدالله انصاری میگوید: روزی رسول خدا(ص) به قصد دیدار فاطمه(س) حرکت کرد، من نیز با آن حضرت بودم. وقتی به درب خانه فاطمه رسید در زد و فرمود: السلام علیکم. فاطمه از داخل منزل گفت: علیک السلام یا رسول الله! پیامبر فرمود: [اجازه هست تا] داخل منزل شوم؟ فاطمه گفت: بفرمایید: رسول خدا فرمود: با همراهم داخل شوم؟ فاطمه گفت: یا رسولالله! مقنعه بر سر ندارم. پیامبر فرمود: زیادیِ روپوش را بر سرت بیفکن. فاطمه چنین کرد. بعد از آن رسول خدا گفت: السّلام علیکم. فاطمه جواب داد. سپس فرمود: خودم با مرد همراهم داخل شوم. گفت: بفرمایید.
جابر میگوید: رسول خدا(ص) داخل خانه شد، من نیز داخل شدم.
چشمم به صورت فاطمه افتاد که همانند زردچوبه بود. رسولخدا فرمود:
دخترم! چرا صورتت این چنین زرد شده است؟ گفت: یا رسول الله! از شدت گرسنگی. پیامبر(ص) دست به دعا برداشت و گفت: ای خدایی که گرسنگان را سیر میکنی، فاطمه دختر محمد را سیر گردان! جابر میگوید: به خدا سوگند! بعد از دعای رسول خدا، به صورت فاطمه نگاه کردم، خون در صورتش به جریان افتاد و رنگ صورتش قرمز شد و بعد از آن، دیگر گرسنگی نکشید.[9]
از داستان فوق استفاده میشود که صورت حضرت فاطمه به طوری باز بوده که جابر ابتدا زردی آن و بعد از دعای پیامبر، سرخی آنرا دیده است.
سعد اسکاف از حضرت باقر(ع) نقل کرده که فرمود: جوانی از انصار، در کوچههای مدینه با زنی روبهرو شد. در آن زمان، زنان مقنعه خود را بر پشت گوشها میانداختند. جوان انصاری به آن مینگریست، تا به او رسید و گذشت، بعد از آن، جوان همچنان از پشت سر به زن نگاه میکرد. در این هنگام، سرش به استخوان یا شیشهای خورد که در دیوار بود. صورتش شکافت و خون بر سینه و لباسهایش جاری گشت. جوان گفت: به خدا سوگند! شکایت این زن را بر رسول خدا(ص) عرضه خواهم داشت.
جوان خدمت رسول خدا رسید. پیامبر پرسید: چرا این چنین خونآلود شدهای؟ جوان جریان را خدمت رسول خدا عرض کرد. در این هنگام جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد.
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ؛[10]
از این داستان نیز استفاده میشود که زنان در زمان رسول خدا و صدر اسلام نه تنها صورت خود را نمیپوشیدند، بلکه روسری خود را بر پشت گوشها میانداختند. در نتیجه، گوش، گوشواره، اطراف گردن و سینهی آنان نمایان بود و در همین مورد بود که حادثهی جوان انصاری رخ داد و شکایت آنرا نزد رسول خدا برد و پیرو آن، آیهی حجاب نازل شد که در آن به زنان توصیه شده دو طرف مقنعه را بر گریبان بیندازند تا گوش، گوشواره، اطراف گردن و سینهی آنان را بپوشاند، اما نکتهی جالب اینکه دربارهی پوشیدن صورت دستوری نیامده و این عدم وجوب را میرساند. آیهی حجاب، برای جلوگیری از مفاسد اخلاقی و اجتماعی و تکرار نشدن حوادثی نظیر حادثهی جوان انصاری، به مردان و زنان توصیه میکند که نظرهای خود را فرو بندند و چشمچرانی و لذتجویی نکنند.
1- در چه مواردی از حجاب اختلاف است؟
2- از جمله «لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلّا ما ظَهَرَ مِنْها» چه چیزی را میتوان استنباط کرد؟
[1]. وسائل الشيعه، ج 20، ص 212: «مسعدة بن زياد قال سمعت جعفراً عليهالسلام و سئل عمّا تظهر المرأة من زينتها؟ قال: الوجه والكفين».
قال:« الوجه والكفّان و القدمان»
[2]. همان، ج 20، ص 201: مروك بن عبيد، عن بعض أصحابنا، عن أبي عبدالله(ع) قال: ما يحلّ للرجل أن يرى من المرأة إذا لم يكن محرماً؟
[3]. نورالثقلين، ج 3، ص 590: عليّ بن جعفر، عن أخيه موسى(ع)، قال: سألته عن الرجل ما يصلح أن ينظر إليه من المرأة إذا لم يكن محرماً؟
قال: «الوجه والكفّ و موضع السوار».
[4]. همان، عليّ بن سويد، قال: قلتُ لأبي الحسن(ع): إنّي مبتلى بالنظر إلى المرأة الجميلة يعجبنى النظر إليها؟
فقال لي: «يا عليّ! لابأس إذا عرف من نيّتك الصدق: و إيّاك والزنا؛ فإنّه يمحق البركة و يهلك الدين».
[5]. وسائل الشيعه، ج 2، ص 522: مفضّل بن عمر، قال: قلتُ لأبي عبدالله(ع): ـ جعلتُ فداك ـ ما تقول في المرأة تكون في السفر مع الرجال ليس فيهم لها ذو محرم، ولا معهم امرأة، فتموت المرأة، ما يصنع بها؟
قال: «يُغسَل منها ما أوجب الله عليه التيمم، ولا تمسّ، ولا يُكشف لها شيء من محاسنها التي أمر الله بسترها».
قلت: فكيف يصنع بها؟
قال: «يغسل بطن كفّيها، ثمّ يغسل وجهها، ثمّ يغسل ظهركفّيها».
[6]. همان، ج 20، ص 199: احمد بن محمد بن أبي نصر، عن الرضا(ع)، قال: سألته عن الرجل يحلّ له أن ينظر إلى شعر أخت امرأته؟ فقال: «لا، إلّا أن تكون من القواعد». قلت: أخت امرأته والغريبة سواء؟ قال:« نعم». قلت: فما لي من النظر إليه منها؟ فقال: «شعرها و ذراعها».
[7]. همان، ج 20، ص 229: أحمد بن محمد بن أبي نصر، عن الرضا(ع) قال: «يؤخذ الغلام بالصلاة و هو ابن سبع سنين، ولا تغطّي المرأة شعرها منه حتى يحتلم».
[8]. همان، ج 2، ص 228: عبدالرحمان بن الحجّاج، قال: سألت أبا إبراهيم(ع) عن الجارية التى لم تدرك متى ينبغي ألا تغطّي رأسها ممّن ليس بينها و بينه محرم؟ و متى يجب عليها أن تقنّع رأسها للصلاة؟
قال: «لا تغطّي رأسها حتى تحرم عليها الصلاة».
[9]. تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 58۷.
[10]. همان، ص 58۸.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی